دو شنبه 6 خرداد 1398 |
روزی هزار بار تو را میکنم ، بدان
نفرین که شود روزگاز تو بسی خزان
کردم تورا نشود ان دلت سیاه
ترکت که نگردد همه عمرمان تباه
اکنون تو بخور تا که دل تو خنک شود
حسرت که دگر رفتم و نیستم تا ابد
خوردی تو وَ دیدی چه بزرگ است و دردناک
افسوسِ عاشقی که دگر رفت زیر خاک
* حیدری*( مشنگ)
http://www.khalvatgahdel.ir/
H_mashang@
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : حیدری (مشنگ)
|